انحراف جهان‌بینی کوردیت توسط ایرانیت

برزو احمدی

مسالک درویشی و عرفانی ربطی به جهان‌بینی دانایان گوران و خوانش درست از میراث آنها ندارند.

آثار و اسناد مرتبط کاملا محرز می‌سازند که دشمنان کوردستان از طریقت‌های مذهبی و هنر و موسیقی درویشی و عرفانی‌شان بطور برنامه‌ریزی شده و هدفمند بعنوان ابزارهای سیاسی در خدمت آسیمیله‌سازی کوردان حداکثر بهره برده‌اند. میتوان چند مرحله در روند استفاده از هنر و موسیقی بعنوان ابزارهای سیاسی در طول کمتر از یک سده‌ی اخیر، از هم تشخیص داد.

۱. گسترش نواختن موسیقی درویشی و عرفانی و برگزاری مجالس ذکر و سماء در طریقت‌های اهل حق را در جهت القای معیار و مدرک تعلق آنها به مسلک‌های صوفیگری اسلامی وانمایی کرده‌اند. کلیه‌ی اشعار مذهبی اولیه‌ی بزرگان این سکت‌ها در مدح و ثنای علی و اهل بیتش میباشند که همراه با آلات موسیقی تنبور و دف و… خوانده شده‌اند.

۲. نسلی از هنرمندان و خوانندگان کورد بخدمت گرفته میشوند که مرزهای زبانی و مذهبی زیر چتر عرفان ایرانی از میان بردارند [و غش و درهم‌آمیختگی و شلختگی بوجودآورند]. خانواده‌ی جیحون‌آبادی(حاج نعمت و پسرش نورعلی الهی)، سید نصرالدین جیحون‌آبادی، سید قاسم افضلی و پدرش، سید امرالله شاه‌ابراهیمی و پدرش، درویش امیر حیاتی، باباغلام و شمار دیگری افراد کاربلد، به امر سرودن و خواندن اشعار عرفانی و مذهبی به زبانهای فارسی و کوردی و حتی ترکی مبادرت میورزند (تا ارتباط موسیقی ملی کوردستانی از ریشه‌اش مبهم و نامشخص گردد). نحله‌های اهل حق و علی اللهی و غیره در میان ملل مختلف در غلو و پرستش علی بن ابیطالب و اجرای مراسمات و مرسومات مذهبی بویژه در حوزه‌ی موسیقی در سطح کشور ایران بهم پیوند می‌خورند.

۳. همزمان اماکن تاریخی و حیاتی زیستگاه کوردان مبدل به زیارتگاه و پرستشگاه (در خدمت دین دولتی) و امثالهم میشوند. و اجتماع‌خانه و حسینه و خانقاه‌ها در میان کوردان بویژه در شهرها (شهر موتور دینامیک توسعه معنایی) ساخته میشوند. قبری که پیشتر برای اهل سنت منطقه مورد پرستش بوده، به اهل حق واگذار میگردد و زیر نام بارگاه سلطان سهاک قبله‌ی اهل حقان و علی اللهیان و نحله‌های مشابه از همه‌ی ملل معرفی می‌گردد.

٤. افرادی از نسلهای گذشته و اهل موسیقی نسل بعدی به دستکاری گوهرهای دانایان گوران میپردازند و اشعار جعلی مشابه میراسیند و به مجموع اشعار درویشی و عرفانی پیشترها می‌افزایند و در کنار علی و اهل بیتش، نامدارانی در آثار دانایان گوران بویژه سهاک و بنیامین و داود و موسی در اشعار مقامات آنها جا پیدا می‌کنند.

٥. کاملا مشهود است که در خلال حاکمیت رژیم اسلامی ایران، سیاست‌ها و برنامه‌های سیاسی آسیمیلاسیونی به دلیل کارآمدی هر چه زیادتر از لحاظ روانشناسی و فرهنگ‌شناسی و مردم‌شناسی و علوم مرتبط هم سنجیده و پخته شده‌اند.

تا آنجائیکه به طریقت‌های اهل حق مربوط میگردد، حوزه‌ی تنبورنوازی و دم‌گرفتن (مقام‌خوانی) تاریخا در اختیار مردان کورد بوده و کوردستانی بوده است. جمهوری اسلامی با حمایت‌های همه‌جانبه و هدفمند، زنان را هم در کنار مردان به میدان آورد(تا آن را تبدیل به مناسبت لذت‌گرایانه شادی‌آور بکند). رژیم از طریق ایادی و عوامل خودش، سناریونویسی‌شده و کارگردانی‌شده از اجراءهای گروههای مختلف در اماکن مذهبی و مراسمات فرقه‌ای فیلمبرداری کرده و در رسانه‌های تلویزیونی و اینترنتی وسیعا نشر و بازنشر می‌داد.

در دهه‌های اخیر رژیم کاملا طراحی‌شده از سران طریقت‌ها و نامیان حوزه‌ی نوازندگی و خوانندگی در به انحراف کشاندن خوانش این قلم، از هرگونه تلاش و ترفندی فروگذار نبوده است. تنبور ندا الحق درویش امیر حیاتی جای خود را به تنبور خائنانه یارسان در لباس هنرمند، خواننده و نوازنده داده است.

٦. در حدود دو دهه‌ی اخیر، جمهوری اسلامی سرآمدهای شیادان خودش در حوزه‌های هنر و موسیقی و شعر و امثالهم، بویژه از طریق عوامل و وابستگانش در اقلیم شمال عراق، هنرمندان کورد معرفی میگردند. آنها جوائز دریافت میکنند و گروه‌هایشان در مناسبتهای مختلف مشارکت میدهند. اینروزها شیادان رژیم در مدیاهای مختلف در لباس کوردی ظاهر میشوند و در کورد یارسانی بودن خودشان و کوردی بودن ساز تنبورشان یاوه سرائی میکنند. و در مناسبت‌های غم و شادی جریانات وابسته به رژیم در باشور به اجراء می‌پردازند.

٧. در بالغ بر دو دهه‌ی گذشته، رژیم از طریق همین خودفروختگان به نامداران حوزه‌ی هنر و موسیقی در میان بخشهای مختلف کوردان نزدیک شده و از نام و اعتبار آنها در راستای اجرای هر چه کاراتر طرحهای سیاسی و پیشبرد اهداف آسیمیلاسیونی جهت ایرانی قلمداد کردن کوردان بهره‌برداری می‌نماید و رژیم از همان ابتدای شروع فعالیت‌های بنده میدانست که بدون به انحراف کشاندن خوانش تاریخی این قلم زیر علم یارسان، به اهدافش نمی‌رسد.

با نگاهی به گذشته به نشانه صداقتم در فعالیت‌ها اذعان کنم که رژیم با برنامه‌ریزیهای دقیق در بالغ بر یک دهه‌ی اول فعالیت‌های رسانەای و سیاسی و پژوهشی خود مرا هم برای پیش بردن اهدافش بکار گرفته بود. رسانه و خبرنگاران به درخواست رژیم و جهت انحراف افکار عمومی در مورد کار و فعالیتهایم با من دیدار و مصاحبه انجام میدانند. شمار زیادی از تمجیدکنندگان و هوادرانم عوامل رژیم بودند. به مرور زمان در افکارم بالغ‌تر و در انجام کار و برنامه‌هایم هشیارتر و پخته‌تر شدم و امکان سواستفاده از حسن‌نیت و صداقت‌علم کاهش یافت، فاصله‌ها از من افزایش یافتند.

با همه‌ی اینها، میخواهم این پیام را به سران و خبرگان طریقت‌های صوفیگری موسوم به اهل حق بدهم که غصب و تصاحب کار و کارنامه‌ی این قلم توسط آنها با حمایت همه‌جانبه‌ی رژیم ابدا میسر نیست. چون هم بنده نسبت به زمان شروع فعالیتهایم از نظر فکری و نظری بالغ‌تری و پخته‌تر شده‌ام و هم مرزبندی خوانش تاریخی من از آثار و میراث دانایان گوران با تاریخهای دیگر چنان قاطع و محرز شده که درآمیتختنش با مذهب و باورهای مذهبی غیرممکن میباشد.

بنابراینها، بار دیگر شدیدا توصیه میکنم که گذشته و تاریخ و پیروان خودتان احترام بگذارید. به بیانی قابل فهم، نابخردان قدیستان را در حوزه‌های خصوصی خودتان محترم بدارید.

برزو احمدی