اردوغان [بازی] سوریه را از سرش زیر و رو می‌کند

تام لونگو
12-15 دقیقه

در حالی که همه ما، به حق، نگران آنچه در اوکراین می‌گذرد، هستیم، روس‌ها یواشکی موقعیت خود را در سواحل جنوبی دریای سیاه و مدیترانه شرقی تقویت کردەاند.

همانطور که هفته گذشته گزارش شد، دیدار روسیه، ترکیه و سوریه توسط وزرای دفاع آنها برگزار شد که همه آنها مذاکرات را “سازنده” برای حل چندین موضوع باقی مانده مانند پناهندگان و مدیریت تندروها ابراز کردند.

این نشست توسط رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه ترتیب داده شد و در مقاله مسکو تایمز اشاره شده است که:

در ماه نوامبر، اردوغان پس از قطع روابط دیپلماتیک با دمشق در طول جنگ ۱۱ ساله، عنوان کرده که دیدار با بشار اسد، رهبر سوریه، اکنون امکان پذیر است.
او در اواسط ماه دسامبر گفت که می تواند پس از دیدار وزرای دفاع و امور خارجه دو کشور، او هم با اسد دیدار کند.او در آن زمان گفت: «ما می‌خواهیم همچون سه کشور دارای حاکمیت، سوریه، ترکیه و روسیه قدمی برداریم».

مسائل مورد بحث به ویژه برای اردوغان مهم است زیرا جنگ طولانی مدت در عرصه داخلی، محبوبیت وی را کاسته و مواجهه با پایتختهای غربی منجر به کاهش لیر از سال ۲۰۱٨ شده است.

با توجه به اینکه انتخابات پیش رو است و برای اولین بار در جایگاه سیاسی موقعیت اردوغان ضعیف است، اکنون باید اقداماتی برای بهبود اوضاع انجام شود. اجازه بازگشت به میلیون‌ها پناهنده سوری به خانه‌های خود یک پیروزی بزرگ برای اردوغان از بعد سیاسی خواهد بود.

دراین مذاکرات سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه حضور دارد زیراکه او مسئولیت عملیات در اوکراین را از ماه اکتبر به دلایل واضحی بر عهده ندارد.

مطمئن هستیم که شویگو ماه هاست که برای این دیدار آماده شده است و زمینه را برای مذاکرات بین ترکیه و سوریه فراهم می کند که مدت هاست به پایان رسیده است.

همانطور که الکس مرکوریس اشاره کرد، اردوغان رئیس جمهور ترکیه سه مرحله را برای حل مناقشه بین ترکیه و سوریه تعیین کرد. این نشست وزرای دفاع دومین جلسه آنهاست.

وزرای خارجه اکنون آماده دیدار هستند. احتمالاً پس از آن، اردوغان و بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه به عنوان مذاکره‌کننده با روس‌ها دیدار خواهند کرد تا پایان رسمی به دخالت ترکیه در جنگ سوریه که بیش از یک دهه پیش آغاز شده است، پایان دهند.

بدون دخالت ترکیه در سوریه، هدف نئوکان ها برای خفه کردن روسیه در واردات گاز به اروپا هرگز محقق نمی‌شود. این انگیزه اصلی جنگ سوریه در وهله اول بود. غربی ها میبایست به اردوغان با اشغال و زمین خواری عظیم رشوه می‌دادند [اشغال سرزمین کوردها]، که او تلاش خود را برای انجام آن داده است.

اما زمانی که او در نوامبر ۲۰۱٥ پس از اینکه ترکیه یک SU-24 روسی را سرنگون کرد، اقدامات کافی برای شروع جنگ با روسیه انجام نداد، با کودتا علیه او به رهبری سیا و ارتش آمریکا از پایگاه هوایی اینجرلیک پاداش [چموشی ضدغرب]دریافت کرد. با همه این‌حساب ها ظاهراً با اخطار اولیه پوتین نجات یافت وی به ایران رفت تا در شب کودتا دستورات ضد حمله خود را به ارتش ترکیه صادر کند.

این آغاز پایان روابط ترکیه با ناتو و آمریکا بود.

مسیر ارتباطات ترکیه و روسیه تا این نقطه فوق العاده سنگلاخ بوده است. پوتین در ۱۲ مورد از اردوغان بسیار صبور بوده است.

اما واقعیت این است که چه او را دوست داشته باشید چه نداشته باشید، اردوغان از زمان ورود روسیه به سوریه، هر سال به نفع او عمل کرده است و با تصرف سرزمین در سوریه، اهرم‌های فشاری بر سر خاک ایجاد می‌کند، ادعاهای ظالمانه‌ای علیه شرق مدیترانه مطرح می‌کند و در عین حال همزمان با غرب و روسیه علیه یکدیگر در مورد گسترش ناتو، سیاست پناهندگان و حمایت او از آذربایجان و اوکراین بقالی سیاسی مینماید.

من حتی به این نتیجه رسیده‌ام که نقض مکرر حریم هوایی یونان، کاری که هیچ کس دیگری در جهان انجام نمی‌دهد و یونانی‌ها به خوبی از حقوق خود برای توقف با زور برخوردارند، احتمالاً بخشی از [عقلیت] کلی «سلطان دیوانه» او است. مردم را در حاشیه نگه دارید.

همانطور که بارها گفته‌ام اردوغان هر دو طرف را بازی می‌دهد، سنگ سفید یا سیاه را بر روی تابلوی ژئوپلیتیکال گو در زمانی که برای برنامه‌اش مناسب باشد می‌اندازد.

و اهداف سیاسی امروز او تقریباً کامل شده است. یک ترکیه مستقل و در عین حال قدرت محوری.

با چنین سابقەای، مماشات با اردوغان اکنون که قصد بهبود روابط با سوریه رادارد همچون بمبی است که غرب نباید از آن غافل شود، زیرا اردوغان از آغاز جنگ اوکراین در فوریه، مشکلاتی را در پروژە غربی‌ها ایجاد کرده است.

اما زمان این پروژه ناخوشایندترین زمان برای نئومحافظان آمریکا/بریتانیا است که به وضوح در حال افزایش عملیات تغییر رژیم در سال ۲۰۲۳ علیه پوتین در روسیه هستند.

وقتی همه چیز را کنار هم می گذاریم – مخالفت شدید در نظرسنجی ها، تورم شدید، ناآرامی در داخل و انتخابات اواخر امسال – پایان دادن به جنگ در سوریه باید در صدر فهرست کارهای اردوغان برای سال ۲۰۲۳ قرار می گرفت و این اقدامات بدون عواقب نخواهد آمد.

اردووغان برای سال‌ها سعی کرده است که خود را بە کوچە علی چپ بزند و [نیت واقعی خود را پنهان کند]، آیا کسی درغرب اکنون واقعاً از این حرکت [فاصلە از ناتو و اتحاد با شرق و روسیه] تعجب می‌کند؟

در [سیاست] یک زمان همه از فضای تظاهر و مانور خارج می شوند و شما باید نه تنها سمت خود را انتخاب کنید، بلکه آن را به همه اعلام کنید و واکنش نشان دهید.

بنابراین، افق نظر جان بولتون تماماً در این مورد است که ترکیه از ناتو اخراج شود. واضح است که این به این دلیل است که اردوغان در حال جلوگیری از الحاق سوئد و فنلاند بە ناتو است والحاق بە ناتو برای بولتون مهمتر از حفظ مسیرهای تدارکاتی به سربازان آمریکایی محبوس در سوریه و عراق است اگرکه اردوغان در پاسخ، ایالات متحده را از اینجرلیک اخراج کند.

تصمیم ترکیه برای ادامه خرید از روسیه [S-400] نه تنها آن را در مسیر برخورد با واشنگتن قرار داده است بلکه تهدید می کند که قرارداد F-35 را در پایان ماه لغو می کند. همچنین نشان دهنده تحقیر کامل ناتو توسط آنکارا است، نگرشی که اعضای اصلی اروپایی ناتو مانند بریتانیا باید نشان دهند که دیگر قادر به تحمل آن نیستند.

نتیجه گیری این است، تحقیر ناتو توسط ترکیه، که من واقعاً نمی توانم درمورد آن بحث کنم، زمینه ای برای اخراج این کشور از ائتلاف ایجاد کرده است.

اما همانطور که گفتم، این نوع واکنش دقیقا همان چیزی است که اردوغان به آن نیاز دارد، که مدت هاست با او و ترکیه به عنوان چرخ پنجم [عضو زائد] رفتار می کنند. نئومحافظه‌کاران می‌توانند هر طور که دوست دارند، شیطنت‌های او را بسازند، اما آیا واقعاً فکر کرده‌اند که بعد از آن چه اتفاقی می‌افتد؟

با شناخت ذهنیت نئومحافظه‌کاران، فکر نمی‌کنم آن‌ها بدانند. آن‌ها آنقدر روی روسیه متمرکز شده‌اند و از نتیجه جنگ خود علیه آن متقاعد شده‌اند که می‌توانند یکی از بزرگترین ارتش‌های جهان را با اهمیت ژئواستراتژیک فوق‌العاده به پایین بکشند و این مهم نیست.

بدون حمایت ترکیه در ادلب، شورشیان آنجا در دراز مدت دوام نمی آورند. اردوغان حملات خود را به کوردهای SDF در شرق مورد حمایت ایالات متحده افزایش خواهد داد. این امر اسرائیل را نیز در موقعیت ضعیف‌تری قرار می‌دهد و واقعاً تنها با لطف مستمر روسیه زنده می‌ماند.

گزارش‌های اخیر مبنی بر حمله موشکی شدید به نیروهای آمریکایی در دیرالزور، جایی که آنها از انتقال نفت محافظت می‌کنند، نشانه‌ای است که نشان می‌دهد هم سوریه و هم ایران در رویارویی با آمریکا در سوریه، غل و زنجیرهای خود را توسط پوتین برداشته‌اند.

با توجه به اعتراف آنگلا مرکل مبنی بر اینکه توافقنامه مینسک حقه ای برای تسلیح اوکراین است، فکر نمی کنم نیازی به مدرک بیشتری داشته باشید مبنی بر اینکه پوتین اکنون با علم به این که درگیری اجتناب ناپذیر است، اهرم های قانونی خود را پشت سر گذاشته تا مستقیماً به جنگ ایالات متحده برود. .

قبل از اعتراف مرکل، غرب توانست به طور قابل اعتمادی این روایت را بسازد که پوتین ناعادلانه به اوکراین حمله کرده است. افرادی مانند کان کوفلین که هنوز روسیه را «دولت سرکش» می‌خوانند، مضحکانە است تظاهر به دیپلماسی از بین رفته است. شما نمی توانید آن جن را دوباره در بطری بگذارید و همچنان اعلام کنید که حرکت روسیه به اوکراین در ۲٤/٢/٢٠٢٢ کاملاً غیرتحریک آمیز بوده است.

اگر معاهده مینسک معتبر می‌بود، به «همپیمانان» جدید پوتین بهانەای میداد تا در صورت تزلزل روسیه در میدان نبرد یا نیروهای نیابتی روسیه در سوریه، بە او از پشت خنجر بزنند.

اکنون کە این روایت باطل شده است – برای سران کشورهای جنوب جهان مسلم شدە است – پوتین موجه است که دیگر از طریق نیروهای نیابتی با ایالات متحده مواجه نشود.

هیچ دلیلی وجود ندارد که از خطوط قرمزی که همیشه به عنوان شاخه های زیتون وجود داشت تا پایه و اساس تلاش های دیپلماتیک آینده را تشکیل دهد، عبور نکرد. وضعیت کنونی حاصل احمق ها و روانی‌های غربی با آموزەهای بی‌ارزش مکاتب و دانشگاهشان است کە [خسارت وارده]، نه تنها از نظر روس ها، بلکه ترک ها، ایرانی ها، چینی ها، پاکستانی ها و دیگران جبران ناپذیر هستند.

به مدرک بیشتری نیاز دارید؟ پوتین به تازگی ده ها فروند SU-35 به ایران فروخته است. این یک خط قرمز ضمنی دیگر بود برای آرام کردن ایالات متحده که به تازگی از آن نیز عبور کرده است. تا زمانی که نیروی هوایی ایران جوک بود، پوتین حداقل می‌توانست وانمود کند که به حرف آمریکا گوش می‌دهد.

اما، اکنون همه اینها از دور محاسبات خارج است.

ایران پهپاد به روسیه می‌فروشد تا ارتش اوکراین را از بین ببرد و روسیه هواپیماهای SU-35 را برای پایان دادن به تهدید اسرائیل برای هرگونه بمباران دوربرد به ایران می‌فرستد.

بن بست های قدیمی از بین رفته اند.

با توجه به تمام اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، آیا جای تعجب است که بی بی نتانیاهو دوباره ظهورکردە، بمباران فرودگاه دمشق را افزایش داده و ظاهراً اکنون آن را تعطیل کرده است؟ آیا تعجب دارد که علیه ایران جنگ‌افروزی کند؟

اما در عین حال وزیر دفاع جدید او در مورد حمایت از اوکراین تردید دارد. چگونه نئومحافظه‌کاران بریتانیایی رابطه خود را با روسیه که در اینجا دولت سرکش است، تقویت می‌کنند؟

نکته این است که تا زمانی که ایالات متحده و اتحادیه اروپا صورت حقیقی خودرا نشان ندادند، پوتین باید به دیپلماسی امیدوار می‌بود واز مرز عبور نکرد.

دروغگویی و دوگانگی غرب قبل از اینکه او بتواند این کار را انجام دهد باید علنی می شد، در غیر این صورت ائتلاف شکننده ای که او برای مبارزه با غرب تشکیل داده است، ممکن است از بین برود.

مرکل در این زمینه به او لطفی کرد. مرکل همچنین در داووس کمک کرد که ایالات متحده را برای همه مشکلات در حال حاضر مقصر نشان دهد.

اکنون پوتین از همه آنها عبور می کند و اردوغان نیز او را دنبال می‌کند.

نئومحافظه‌کاران خشمگین هستند، اما آن‌ها هیچ‌کس را به جز خودشان نباید مقصر بدانند که در جنگ به شرکای غیرقابل اعتماد اروپایی که دستور کار بسیار متفاوتی دارند، اعتماد کردند.

همچنین، روابط بسیار آشفته اردوغان با مرکل بر سر مسائل مربوط به مهاجران و پیوستن به اتحادیه اروپا را به یاد داشته باشید. اتحادیه اروپا سال‌ها این موضوع را در مقابل او آویزان کرد، در حالی که او تهدید می‌کرد که اروپا را با مهاجران بیشتری سرازیر خواهد کرد.

این بن‌بست چند سال پیش شکسته شد و اکنون اردوغان باید به سوری‌ها و لبنانی‌ها مسیری برای بازگشت به خانه‌های خود ارائه دهد، تا از بار سنگین بر اقتصاد و بافت اجتماعی ترکیه بکاهد.

بنابراین اردوغان همیشه می دانست که مرکل واقعا کیست. او دقیقاً همان چیزی است که مرکوریس در گذشته او را توصیف کرده است، کسی که با تمام این توپ ها به قصد حفظ وضعیت موجود اقداماتی می‌کند. این وضعیت موجود زمان می‌خرید تا دستور کار داووس زمانش برسد. تمام چیزی که بود همین بود.

من همیشه گفته‌ام که پوتین و همکارانش از تهاجم موازی برای مقابله با اصرار سرسخت نئومحافظه‌کاران به تهاجمی بودن علیە روسیه استفاده می‌کنند. اگر نئومحافظەکاران در یک میدان هل می دهند، پوتین در میدان دیگری به همان اندازه جنگی موازی می‌سازد.

و آنچه در اینجا قابل توجه است این است که در یک مقطع زمانی کل روایت «پوتین متجاوز است» در فضای عادی فرو می‌پاشد، زیرا هزینە و ریسک به اندازه کافی بالا می‌رود، زیرا مردم غرب قانع نشدەاند که چرا اوکراین یا سوریه نبرد آنهاست. این معاملات هرگز واقعاً مهر و موم نشدند.

این بدان معناست که سوریه در مقطعی یک اف ۱٦ اسرائیلی را ساقط خواهد کرد و اسرائیل باید انتقام بگیرد. یا بی بی را چنان تحریک کند تا کاری را چنان عجولانه انجام دهد که کسی نتواند آن را به نفع خود تغییر دهد.

در هر صورت، کاری که پوتین در اینجا با کمک اردوغان انجام داده است، این است که تمام دینامیک قدرت تهاجمی غرب را بر سر خود غرب چرخاندە است.

اکنون، روس‌ها می‌توانند به سوریه و ایران اجازه دهند تا از خود «دفاع کنند» در حالی که دست‌های پوتین در آنجا عمدتاً پاک هستند.

اکنون مرحله واقعی “فراخواندن بلوف” آغاز می‌شود.

اکنون، خواهیم دید که بایدن تا چه زمانی میتواند نیروهای خود را در سوریه نگه دارد، نفت را بفروشد و چگونە قدرت تحریم ها در چند هفتە آینده با آغاز شکست تحریم توسط ترکیه از بین خواهد برد.

منتظر عملیات تغییر رژیم در ترکیه در پاییز امسال باشید. تا زمانی که نیروی هوایی سپاه پاسداران ایران به اندازه کافی برای دفاع از خود قوی باشد، انتظار تشدید تجاوزات اسرائیل به سوریه و ایران را داشته باشید.

تمام درگیری های این منطقه یک بە یک تیک می‌خورد: سوریه، عراق، یمن.

و کلید همه این بود که [پوتین] اردوغان را وسیلەای جهت افشای دروغگویی غرب بکند و این نسل از “رهبران” در غرب را از سرشان زیر و رو کند.

سرچشمه

وبلاگ نویسنده