داستان خاشقجی و اردوغان

در بهار عربی ۲۰۱۱ اردوغان سمت اخوانی‌ها ایستاد و از آنها حمایت مالی و لجستیکی کرد. محمد مُرسی در مصر به ریاست جمهوری رسید و اخوانی‌ها پیروزی مهمی کسب کردند. در آن زمان خاشقجی همفکر اردوغان نبود.
حتی در اعتراضات سال ۲۰۱۳ علیه اردوغان، جمال خاشقجی از معترضین حمایت کرد. او جلد مجله اکونومیست را که در آن اردوغان سلطان خطاب شده بود در اینستاگرام خود گذاشت و به تمسخر نوشت: “سلطان رجب، مطمئنم که این جلد را دوست ندارد، ولی شاید ایده‌ی سلطان بودن را دوست داشته باشد.”

در این زمان هنوز عبدالله‌بن‌عبدالعزیز پادشاه سعودی بود. عربستان، ترکیه و قطر در جنگ سوریه همکاری می‌کردند و اخوانی‌ها در مصر بودند. خاشقجی موقعیت و ارتباطات خوبی در ریاض داشت. ارتباط او با محمدبن‌سلمان و پدرش خوب نبود ولی با ترکی و سعود الفیصل رابطه دوستانه‌ای داشت. اما ناگهان همه چیز تغییر کرد.
محمد مُرسی با کودتای ارتش سرنگون شد و پادشاه عبدالله که با اردوغان در سوریه همکاری می‌کرد درگذشت.

پس از این مقطع یک دو قطبی مهم در میان محور سنی مذهب منطقه رخ داد: ترکیه و قطر (معروف به محور اخوانی) یک سو، مصر و سعودی و امارات در سوی دیگر. در سال ۲۰۱۷ این دوقطبی با تنش شدید متحدان عربستان با قطر و سپس محاصره و تحریم این کشور جدی‌تر شد. در این زمان خاشقجی مجبور به اتخاذ موضع شد: چرخش به سمت اردوغان.

خاشقجی در انتخابات ۲۰۱۸ از اردوغان حمایت کرد و مخالفانش را مورد انتقاد قرار داد. اما اتفاق دیگری در عربستان افتاد: ولیعهد شدن محمد فرزند ملک سلمان. با این اتفاق خاشقجی همه حامیانش را در عربستان از دست داد و اولین مطلب انتقادی علیه سعودی را در واشنگتن پست در سپتامبر ۲۰۱۷ نوشت. حالا او به طور رسمی منتقد حکومت سعودی محسوب می‌شد.

در نوامبر ۲۰۱۷، بن‌سلمان ۲۰۰ نفر ازشاهزادگان وچهره‌های بانفوذ سلطنتی را در هتلی در ریاض زندانی کرد و در نتیجه تمام روابط خاشقجی در کاخ سلطنتی از بین رفت. یکی از آن شاهزادگان، ولیدبن‌ طلال بود که از حامیان مالی خاشقجی به شمار می‌رفت. خاشقجی در اعتراض به دستگیری ولید، مقاله‌ای انتقادی نوشت و بن‌سلمان را با پوتین مقایسه کرد.

در سال ۲۰۱۸ در ترکیه بایک پژوهشگر به نام خدیجه آشنا شد. خدیجه از منتقدان شورای همکاری خلیج فارس،از همکاران یک شرکت غیردولتی حامی غزه و از مدافعان اخوان‌المسلمین بود.
در چند ماه گذشته، خاشقجی بشدت علیه سعودی و مصر و در حمایت از اخوان‌المسلمین می‌نوشت. او در مقاله‌ای نوشت “کودتا در مصر فرصت ارزشمندی را از مصر وجهان عرب گرفت”.

خاشقجی در آخرین مقاله‌اش در واشنگتن پست نوشته بود: “شاهزاده باید بپذیرد حوثی‌ها باید در آینده یمن نقش ایفا کنند”. داستان ادامه پیدا می‌کند تا اینکه خاشقجی در کنسولگری عربستان در استانبول ناپدید می‌شود.

امارات شریک سعودی در جنگ یمن، و سعودی از مدافعان سیاست‌های السیسی علیه اخوان‌المسلمین است. به همین دلیل به نظر بروس ریدل، از تحلیلگران سابق سیا، ممکن است امارات و مصر هم در این قتل مشارکت داشته باشند. جعبه‌ سیاه بودن خاشقجی به دلیل ارتباطات گذشته او با بن‌لادن و خانواده پادشاهی عربستان، از انگیزه‌های اصلی برای حذف اوست.

اردوغان به شدت از حمایت عربستان از کوردهای سوریه نگران و عصبانی است، در ضمن گویا هزینه ادوات نظامی ارسالی به روژئاوا توسط آنها تامین شده، لذا ترکیه با فرصت طلبی میخواهد بزرگترین ضربه را به سیاست‌های عربستان، بواسطه مچ‌گیری کنونی بزند.

فراموش نکنیم که خاشقچی در آخرین تویترهای خود، اعلام کرده که با ترکیه و اردوغان به توافق رسیده که برای اتحاد مجدد سوریه عربی، یک شبکه تلویزیونی ماهواره‌ای تأسیس کنند. این برنامه احتمالا با هماهنگی ایران بوده و سکوت اولیه ایران در جریان مرگ خاشقچی می‌تواند مرتبط به آن باشد.

خدیجه، نامزد خاشقجی، سه روز پس از ناپدید شدن جمال توییت کرده بود که امیدوار است ترکیه (کشور او) در پیدا شدن حقیقت کمک کند. و اردوغان دقیقا همین کار را کرده بود: با درز دادن اخبار و جزییات قتل خاشقجی به رسانه‌ها. هدف اردوغان از اینکار داشتن دست بالا در معاملات منطقه است، چیزی که به شدت این روزها به آن احتیاج دارد./

 

+ posts