[author title=”هێرش قادری” image=”http://www.kurdia.net/wp-content/uploads/2017/12/herish-qadiri.jpg”] ذکریا (هێرش) قادری، استاد کرد دانشگاه علوم تحقیقات کرمانشاه و مدرس پیشین دروس تاریخ و فلسفه غرب میباشد. [/author]
کوردایه تی همچنان یک رویا
به دو دلیل کوردایتی با وجود این همه سر و صدا و گرد و خاکی که می کند، همچنان در حد یک رویا باقی مانده و می ماند. دلیل اول اینکه کوردایتی سوژەایی معنوی است و میل در آن راه نیافته است غافل هستند که تاریخ را نه رویاهای ما،سرشت ماست که می سازد و موتور محرکه تاریخ، میل است نه فکر یا روح. حتی روح هگل جز با میل تحقق نمی یابد و از نیچه تا فروید نیز آن را تایید کرده اند در یکی میل منافع اقتصادی، دیگری میل قدرت و فروید میل جنسی. هگل ضد کانت در شناخت این قانون مانند ماکیاوللی که سیاست را اندیشید، تنها تاریخ را اندیشید نه اینکه چیز تازەایی گفته باشد. قرنها قبل، محمد و کوروش بە چیری عمل کرده بودند کە هگل و ماکیاوللی بە آن اندیشیدند.کوردایتی یا سوژه محض معنوی است یا میل محض و شکافی پرنشدنی در میان آنان که همان شکاف شهر و کوه نیز هست،وجود دارد. شهر غرق در میل و کوه در توهم تحقق مفاهیم با خود مفاهیم است غافل از آنکه چرخهای سنگین و خاردار سیاست را نمی توان با دعا یا مفاهیم به حرکت در آورد اگر می شد، اسلام با دعا بر ایران و روم پیروز میشد نه با گنجهای قیصر و کسری و زن و غنیمت. این شکاف، شکل دیگر همان شکافی است که قبلا گفتم شکاف سیاست و فرهنگ که شکاف در میترا است. تا میل را وارد سیاست نکنیم مفاهیم سیاسی حاملی برای تحقق در واقعیت نخواهند داشت چون مفاهیم در متافیزیک هستند و در واقعیت، میل حکمفرماست که در عدم درک آن به جای کنش سیاسی مشغول گدایی سیاسی هستیم و در نبخشیدن بزرگتر به ما، با ناسزا گفتن شکستهای خود را دیگری ظالم می دانیم.
دلیل دوم امتناع کوردایتی، بیرون نرفتن دیگری کوردایتی است که چندان بی ربط به دلیل اولی نیست. با هرحزبی به سخن بنشینید تمام نفرت و کین خویش را نه به دیگری واقعی و بیرونی چون ایران بلکه به دیگری درونی دیگر احزاب کوردی هدایت می کند یعنی دیگری درونی است اما چگونه به دلیل اولی مربوط است؟ دیگری در پارس و عرب نیز درونی و قبایل، دشمن هم که باعث زیر سلطه بودن آنها به ترتیب توسط ماد و ایران و روم بود. کاحمه این دو را در پیوند با هم حل و امپراتوری عظیم عرب ـ اسلام را تشکیل داد. دشمنی را در قبایل عرب نسبت به هم، به قیصر و کسری فرافکنی کرد اما مثل احزاب ما، مغزش اک بند نبود با شعار خالی حقیقت و دین و نگفت مردم و حکومت ایران و روم از هم جداهستند بلکه با هدایت مسیر غریزه و میل قبایل نسبت به آن، یعنی گفت گنجها و زنها و زمینهای دیگری از آن شما تا به بهشت بروید وگرنه در جهنم صحرای خشک عربستان باقی می مانید. بیرون بردن دیگری با همسو کردن شعارهای دینی و گسترش اسلام با میل و غارت به اسم کنیز و غنیمت. میرزا کوروش نیز همین کار را کرد، و گفت، چرا هروز کار سخت در صحرا؟ چرا گنجها و زنان زیبای مادی هست و ما باید صحرای خشک و دختران خشن فارس؟ وی گفت، ای پارسها شما از مادها پستر نیستید و لیاقت ثروت و حکومت انان را دارید و نیروی جنگی قبایل بر ضد همدیگر را به سوی ماد با وعده گنج اکباتان و سروری هدایت کرد که همان استفاده از میل در جهت سلط سیاسی بود. اما حمه کورد با مغر اک بندش که بعد از صدسال هنوز گرد و خاکی بر روی آن ننشسته و بدون درک اخلاق سیاسی با افتخار از وارد کردن اخلاق در سیاست می گویند، چون اخوند خامی تصور کرده است شعارهایی که می دهد واقعی است و خود به آن عمل می کند. نمی داند تنها خودش دروغ خویش را باور کرده است و بدون درک ژانوس دوچهرە سیاست سعی دارد با آزادی به آزادی برسد غافل از آنکه آزادی فانوس است و میل موتور آن.
میل را وارد سیاست کنید و دیگری را به بیرون ببرید. در این خاورمیانه اسلامی و …. با حاکمیهای دینی و قبیله ایی، میل با توافق و رضایت را در کوهها چون خرمدینان رواج دهید. کاری که پیامبر زیرکانتر از بابک انجام داد و روپوش دین عربی بر آن گذاشت ما هم روپوش دینی آن را داریم، میترا، چون دین میترا، همان توافق با رضایت است و قانون شرعی فراتر از توافق نیست. دیگری محدود کننده این میل چون جمهوری اسلامی را خطاب تا دیگری بیرون رود. البته خرمیان و مزدکیان کرمول نشدند، کرول شدند، یعنی شکست نخوردند در زمان سلطه متافیزیک امکانیت موفقیت آنان نبود اما امروز برعکس تراژدی داعش چیزی جز تکرار کمدیک تراژدی محمد نبود چون در پایان عصر متافیزیک هیچ محمدی امکان تکرار ندارد و خرمدینان می توانند موفق شوند.
اوجالان این سیاست پیامبران را ناقص دریافت چون نفهمید جدا از اینکه پیامبران با شعار دینی، عمل سیاسی را تحقق دادند با استفاده از میل، ماشین سیاست را به پیش بردند و اوجالان آن را درنیافت که اگر میل را در قندیل آزاد می کرد خاورمیانه را قورت و آیین کوردی برای اولین بار به امپراتوری چند قومیتی تبدیل می شد. در این مورد به جای مارکس، سری به پارتو بزنید که بنیاد جامعە احساس است؟
- قلعه کوردستان - 09/13/2019
- دین اجتماعی میترای مادی و دین سلسله مراتبی زرتشت - 06/08/2019
- سه آفت عقل معاصر کوردی - 03/26/2019