سلفی‌گری توطئه جدید حکومت برای اختلاف و تفرقه مابین ملت کورد

فواد محمودی

نظرات نویسندگان لزوما بازتاب جهت و مرام سایت کوردیا نمی‌باشد.

حکومت‌های دیکتاتوری در طول تاریخ همیشه دست به ترفندهایی برای ادامه بقای خود می‌زنند که در بعضی موارد با ایدئولوژی آنها هم خوانی ندارد ولی برای بقای خود از هر روشی استفاده خواهند کرد “جمهوری اسلامی ولایت فقیه” مدعی رهبری جهان اسلام الخصوص تشیع را دارد در حالی که یکی از بزرگترین هم پیمان حکومت کمونیستی چین است که به نسل کشی مسلمان “اویغور” دست زده حتی یک بیانیه هم در محکوم کردن چین صادر نکرده! با گروه‌های تروریستی از جمله حماس، القاعده، داعش، طالبان و سلفی‌های تکفیری که مذهب رسمی جمهوری اسلامی را باطل و حتی کل مذهب تشیع کافر می‌دانند هم پیمان می‌شوند! تا ازاین طریق به اهداف خود برسند.

مدتی هست گروه‌های تکفیری سلفی در اکثر شهرهای کردستان دست به تحرکاتی زدن که اذهان عمومی جامعه را درگیر خود کرده هرچند این برنامه‌ریزی درازمدتی بود که در این زمان باید اجرا میشد، برنامه‌ریزی برای مقابله کردن با نیروهای ملی گرای کورد و مذهبیون میانه‌رو و سنتی کوردستان و درگیری و ایجاد تفرق و نفاق در میان ملت کورد.

برای درک بیشتر این موضوع تعریفی از سلفی‌گری و چگونگی ورود این ایدئولوژی به کوردستان را شرح می‌دهیم:

سلفی به گروهی از مسلمانان اهل سنت گفته می‌شود که به دین اسلام تمسک جسته و خود را پیرو سلف صالح می‌دانند و در عمل و اعتقادات خود از پیامبراسلام، صحابه و تابعین تبعیت می‌کنند.

سلفی‌ها تنها قرآن و سنت را منابع احکام و تصمیمات خود می‌دانند.

سلفی‌گری دو رکن اساسی دارد:

یکی بازگشت به شیوه زندگی و مرام سلف صالح

و دوم مبارزه با بدعت

سلفی‌های معاصر بر معنی خاصی از توحید تأکید زیادی دارند که باعث می‌شود افراد بسیاری «نامعتقد» به آن تلقی گردند.

سلفی‌گری دارای ابعاد مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، و سیاسی است و تأثیری بنیادین بر متفکران مسلمان در گوشه و کنار جهان اسلام گذاشته است.

در تاریخ معاصر دست کم سه گونه سلفی‌گری قابل تفکیک است. سلفی‌گری ظاهرگرا پیرو آرای اهل حدیث‌‎ و به‌خصوص ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب است.

سلفی‌گری جدید، رویکردی متمایز از سلفی‌گری ظاهرگراست که در آغاز قرن بیستم و در واکنش به پیشرفت‌های غرب توسط سید جمال‌الدین اسدآبادی و محمد عبده با هدف آزادسازی امت اسلام از تقلید و جمود و احیای اخلاقی، فرهنگی، و سیاسی بنیان‌گذاری شد. سلفیان بر بازگرداندن تفکر اسلامی به اصل خالص آن، و تبعیت از قرآن و سنت، مردود دانستن تفسیرهای جدید، و حفظ اتحاد امت اسلامی تأکید دارند. آنان تقلید را نفی می‌کنند و تلاش می‌کنند سازگاری اسلام و دانش جدید را نشان دهند. مشهورترین گروه‌های الهام گرفته از سلفی‌گری اخوان‌المسلمین و جماعت اسلامی هستند. در اواخر قرن بیستم، این اصطلاح به اصلاح‌گران سنت‌گرا اطلاق می‌گردد.

ایدئولوژی جهادگرایی سلفی الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های مسلح مانند القاعده در آغاز قرن ۲۱ بوده‌ است. این گروه‌ها دیدگاه‌های سلفی‌گری علمی (سلفی‌گری سنتی) را رد کرده و خشونت را راهی مناسب و ضروری برای مقابله با حملات غرب علیه اسلام می‌دانند.

این گروه‌ها متون اسلامی و تاریخ را بازتفسیر نموده و بر آیات نظامی قرآن و تاریخ نظامی اسلام تأکید بسیار دارند.

تخمین زده شده‌ است که سلفی‌های جهادی کمتر از یک درصد کل جمعیت مسلمانان را تشکیل می‌دهند.

با پایان جنگ سرد و عقب نشینی سوسیالیسم دربرابر غرب و شکست روند نوسازی در بین دولت‌های جهان اسلام زمینه برای رشد فکری جریانی ایدئولوژیک و سیاسی در خاورمیانه با عنوان اسلام مقاومت مهیا شد. اگرچه این جریان بدون توجه به مرزهای جغرافیایی و ملی در سراسر جهان حضور پیدا کرده است، تفکر سلفی‌گری حول محور مفاهیمی همچون توحید، تکفیر، جهاد، طاغوت، آرمانگرایی، شمولیت دین و… شکل گرفته است.

سلفی‌گری یکی از انواع این جنبش‌های اسلامی است که در دهۀ هشتاد و نود میلادی و بخصوص پس ازجنگ شوروی علیه افغانستان پدیدار شد. سلفی‌ها که از دهۀ نود میلادی به بعد اکثر بمبگذاری‌های در سراسر دنیا از جمله حادثه یازدهم سپتامبر را به صورت رسمی یا غیررسمی به عهده گرفته و به نوعی علیه نظم جهانی موجود اعلان جنگ دادند، در ادبیات سیاسی “تروریست” شناخته می‌شوند.

چگونگی ورود تفکر تکفیری به کوردستان الخصوص کوردستان ایران:

برای درک بهتر باید به گفتمان‌های موجود در کوردستان به صورت مختصر اشاره کنیم:

گفتمان‌های موجود در کوردستان را از زمان شکل‌گیری گروههای مختلف اجتماعی تا جنگ خلیج فارس (اوایل دهه نود میلادی) می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

١-گفتمان ناسیونالیستی:

اولین بار در کوردستان ایران به نام “کومەلەی ژیانەوی کورد” یعنی جمعیت احیای کورد (١٣٢٤ ه.ش) به رهبری قاضی محمد که بعدها به حزب دمکرات کوردستان ایران تغییر نام داد مطرح شد.

٢- گفتمان سوسیالیستی: این گفتمان توسط حزب کومله (١٣٤٨) شکل گرفت که بعدها به حزب کمونیست ایران، کومله زحمتکشان کوردستان، کومله زحمتکشان کوردستان ایران و چند حزب کوچک دیگه تغییر نام داد.

٣- گفتمان اسلامگرایان: این گفتمان اولین بار توسط احمد مفتی‌زاده از اعضای سابق حزب دمکرات کوردستان ایران در دهه پنجاه با تشکیل مدارس دینی در سنندج و مریوان شکل گرفت و بعد از انقلاب به اسم “مکتب قرآن” به فعالیت ادامه داده در سال ۱۳۵۹ احمد مفتی‌زاده و اکثر افراد موثر این گروه توسط دولت انقلابی جمهوری اسلامی دستگیر و زندانی می‌شوند در غیاب معمار این گفتمان افرادی وابسته به اخوان المسلمین کوردستان عراق اقدام به بیعت گرفتن از افراد نزدیک به این گفتمان کردند که بعدها این جماعت به فعالیت در قالب اخوان ادامه دادند و به اسم “جماعت دعوت و اصلاح ایران” تغییر نام دادند، اما بعد از نخستین حمله آمریکا به عراق در اوایل دهه ۹۰ میلادی گفتمان دیگر وارد کوردستان ایران شد.

مردم کورد ایران اولین بار از طریق کوردهای عراق با این تفکر آشنا شدند. در سال‌های دهه شصت شمسی، در جریان نبرد گروههای مخالف بعث با حکومت وقت عراق، این گروه‌ها از جمله گروه حرکت اسلامی “بزووتنه‌وه‌ی ئیسلامی” که می‌توان گفت سلفی جهادی از آن منشعب شده است، به ایران پناه آوردند و در خاک کوردستان ایران فعالیت خود را ادامه دادند. بعد از حمله آمریکا به عراق در اوایل دهه نود میلادی و خودمختاری کوردستان عراق تمامی گروه‌های مخالف حکومت عراق به کوردستان برگشتند.

بعد از بازگشت و بازشدن فضا دمکراسی نوارهای صوتی و سی‌دی‌های مناظرات آنان با گروه‌های سکولار در کوردستان ایران پخش شد و مردم منطقه با اندیشه‌های سلفی آشنا شدند.

آمریکا در سال ۲۰۰۱ میلادی به افغانستان حمله کرد.

حکومت طالبان، که در آن زمان افغانستان را به محل امنی برای جهادی‌ها تبدیل کرده بود، سقوط کرد.

گروهی از نیروهای جهادی کورد، عرب، افغان و ترکمن، از راه ایران، وارد اقلیم کوردستان که به نظر می‌رسید از تیررس ارتش آمریکا و متحدانش دور باشد رفتند که یک روحانی تندروی کورد در سازماندهی آنان نقش مهمی داشت.

نجم الدین فرج احمد شناخته شده به “ملا کریکار”، او یکی از جهادی‌های کورد عراق بود که سال‌ها در افغانستان و پاکستان جهاد تدریس کرده بود.

او از شاگردان عبدالله عزام روحانی تندرو سنی فلسطینی تبار در پاکستان بود که به پدر جهاد بین‌المللی شهرت داشت. اسامه بن لادن رهبر القاعده هم تحت تاثیر افکار سلفی-جهادی عبدالله عزام بود.

ملا کریکار که در سال ۱۹۹۱ میلادی به عنوان پناهنده به اسلو پایتخت نروژ رفته بود، همزمان با سقوط طالبان به عراق بازگشت.

او فرمانده نظامی حرکت اسلامی کوردستان عراق بود. جنبشی اسلامی که بیشتر کنگره‌های آن در ایران برگزار می‌شد و از حمایت مالی و تسلیحاتی ایران برخوردار بود.

اما ملا کریکار در بازگشت به عراق، از حرکت اسلامی جدا شد و در سال ۲۰۰۱ به کمک همراهان جهادی مهاجرت کرده از افغانستان “انصار الاسلام” را تشکیل داد.

این گروه، حکومتی همچون طالبان در منطقه مرزی بیاره و خرمال، در مرز عراق و ایران تشکیل داد. سه سال حکومت کردند و در این مدت کتاب‌ها را سوزاندند، تلویزیون‌ها را شکستند و مردم را در ملا عام حد زدند.

در این زمان، مجاهدین انصارالاسلام در خاک عراق با آمریکایی‌ها و احزاب سکولار کوردی در کوردستان برای حاکمیت شریعت دولت اسلامی مطبوع خود وارد جنگ مسلحانه شدند که پشتبانی کامل نظامی و لجستیگی و مالی جمهوری اسلامی را داشت، زخمی‌های آنها به بیمارستان‌های ایران آورده شدند و ما باقی نیروهای خود را در کمپ‌های در نوار مرزی آوردند.

جهادی‌های انصار الاسلام در ایران پس از حمله آمریکا به آنان آشکارا تفکر خود را میان کوردهای ایران تبلیغ می‌کردند، این جریان بر اساس تابعیت از گذشتگان خود را صرفاً مسلمان دانسته و توجهی به مسائل ملی و ناسیونالیستی نداشت. اما این جریان در کوردستان ایران نیز نفوذ کرده و از طرف حکومت ایران و افرادی خاص حمایت می‌شدند.

سوال اینجاست که چرا جمهوری اسلامی ایران از گروه‌های تندرو سنی حمایت می‌کند؟

بعضی از تحلیل‌گران می‌گویند موفقیت آمریکا در عراق خطری برای آینده حکومت ایران بود. و همچنین مقابله با گفتمان ناسیونالیستی و ملی گرا کورد بر این اساس دستگاه‌های اطلاعاتی و نظامی ایران، از بعضی از نیروهای مخالف آمریکا در عراق حمایت کردند.

بسیاری از احزاب قدیمی کورد مخالف جمهوری اسلامی ایران چپ گرا و سکولار هستند. اما امروز صدها روحانی کورد افکار سلفی را در میان جوانان این منطقه ترویج می‌دهند.

“متاسفانه شاهد نسل جدیدی از روحانیون کورد هستیم که هیچ شباهتی با روحانیون سنتی که مشهور به مدارا و تساهل بودند، ندارند.”

جمهوری اسلامی به گروه‌های سلفی میدان داده تا در این مناطق رشد کنند با این هدف که هواداری از گروه‌های سکولار و ملی مذهبی مخالف حکومت کاهش پیدا کند.

در این راستا در دهه هشتاد در روستای” یکشوه” روحانی جوانی خود را با سی دی‌های جنجالی به جامعه معرفی کرد به اسم “ملا محمدعلوی یکشوه “

با انتقاد تند از احمد مفتی‌زاده که مسله کفر را رد نموده بود، سی دی سخنرانی نماز جمعه این روحانی جوان به صورت سازمان یافته با کمک مالی نهادهای حکومتی در حجم بالا ضبط و تکثیر و بین مردم حتی در نماز جمعه شهرهای دیگر کوردنشین پخش می‌شد، جناب علوی که خود از درجه‌داران سپاه پاسداران بود بعد از مدتی که افراد تندرو را جذب نموده بود اقدام به اعزام این جوانان به عراق و افغانستان و سوریه نمود و ماهیت واقعی این مهره حکومت چیزی نبود به غیر از دور نمودن جوانان از مبارزه با جمهوری اسلامی و جنبش آزادیخواهی کوردستان.

مشارکت چندین نفر از کوردها در عملیات انتحاری پاکستان و عراق و افغانستان و وجود زندانیانی از آنها در گوانتانامو و ابوغریب گواه این ادعا هست.

از سوی دیگر، حضور این جریان نظم مستقر در کوردستان را بر هم زده و سبب افزایش خشونت در منطقه شده است. از آنجا که این گروهها مرز بین حق و باطل را بسیار پررنگ واضح دیده و خود را بر حق و دیگران را گمراه، مشرک یا کافر می‌شمارند، فضای گفتگو و تعاملات فکری تاریک و حتی جای خود را به ضدیت و خشونت داده است.

با قدرت گرفتن داعش در همسایگی ایران، این پیش زمینه، امکان جذب نیرو را برای داعش فراهم کرد اکثر جوانان که به داعش پیوسته‌اند از مناطق مرزی بین ایران و عراق هستند، جایی که انصار الاسلام آنجا بود.

که متاسفانه درمیان آنان چند چهره شناخته شده وجود دارد.

خطاب الکردی

بازوی داعش در این منطقه، خطاب الکردی بود. یکی از اعضای این گروه که اهل حلبچه بود. او نقش مهمی در جذب جوانان کورد ایرانی و عراقی داشت.

خطاب الکردی که عضو انصار الاسلام بود، بعد از حمله آمریکا به این گروه در سال ۲۰۰۳ به مناطق کوردی مرزی ایران رفت.

پس از ظهور داعش او به سوریه رفت و فرمانده گردان “صلاح‌الدین” داعش شد.

همگی اعضاء این گردان کورد بودند.

خطاب الکردی یکی از فرماندهان داعش بود که در محاصره کوبانی نقش مهمی داشت. او در سال ۲۰۱۵ در کوبانی به دست نیروهای کورد سوریه کشته شد.

محمد ابراهیمی، جوانی از شهرستان کامیاران بود. جایی که سال‌ها محل فعالیت گروه‌های اسلامی کوردستان عراق بود.

محمد ابراهیمی در کامیاران بیشتر اوقاتش را صرف بازی‌های کامپیوتری و شرط بندی می‌کرد. او به “حمه شرطی” شهرت داشت.

او به داعش پیوست و در ویدیوهای تبلیغاتی این گروه ظاهر شد و پیشمرگ‌های اسیر را سرمی‌برید.

با نگاهی به روند ظهور داعش از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۳ میلادی می‌بینیم که بعضی از گروه‌ها و افرادی که زمانی در ایران بودند، بعدها نقش مهمی در تاسیس داعش داشتند مانند بعضی از اعضای سابق انصار الاسلام.

حکومت ایران به صورت سازمان یافته از گروه‌های سلفی در مناطق کوردی حمایت کرده در مناطقی که به شدت تحت کنترل دستگاه‌های امنیتی ایران است که حتی گروهای مذهبی که ادعای غیر سیاسی بودن را مثل “مکتب قرآن” و اسلامیون سنتی منطقه مثل دراویش و صوفی برای فعالیت با مشکل مواجهند، گروه‌های سلفی چگونه سال‌ها آزادانه و آشکارا فعالیت کرده‌اند؟

با این طرح نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به بهانه مبارزه با گروه‌های تکفیری کنترل تمامی مراکز دینی سنتی از جمله مساجد شهرها و روستاها در قالب مرکز بزرگ اسلامی غرب را در دست گرفتند.

مدتی است سلفی تکفیری در شهرهای جوانرود، کامیاران، سنندج، بوکان، سقز و مریوان آزادانه فعالیت نموده حتی اقدام به مانور و بالا بردن پرچم داعش در کامیاران و جوانرود در روز عید قربان کرده‌اند و این اواخر در شهر مریوان، سقز و سنندج دست به تحرکاتی در شهر نموده‌اند که برای مردم منطقه بسیار غریب و قابل فهم نیست.

۱- در اختیار گرفتن چند مسجد مهم در داخل شهر و روستاها مختلف

۲- تشکیل پلیس شریعت! در سطح شهر

۳- عضو شدن در گروههای مجازی و فعالیت گسترده در این فضا تهدید کاربران به قتل و ترور

۴- حمله به مردم وسط بازار حمله به محل‌های دارسیران و چهارباغ مریوان با قمه، شمشیر، اسلحه و ایجاد رعب و وحشت وسیع در منطقه

۵- انتشار عکس و فیلم از تهدید افراد (به سبک برادر بزرگ خود داعش)

۶- انتشار فیلمهای تهدید آمیز در دنیای مجازی توسط عواملین سلفی

حال در ذهن اذهان عمومی جامعه این سوال مطرح می شود!

آیا بدون اجازه و هماهنگی با سپاه و اطلاعات این حرکت امکان‌پذیر خواهد بود!؟

هدف حکومت از آزاد گذاشتن این افکار واپسگرای تکفیری چیست؟

یکی از اهداف حکومت اختلاف و تفرق در جامعه کوردی هست تا چند صباحی خود آسوده خاطر به فکر نقش‌های پلید بعدی برای استثمار این ملت شود و ایجاد فضای کینه و نفرت به هر اسمی بعد با یک نمایش مسخره که گویا امام جمعه سپاهی مریوان که عامل اعدام دو جوان زانیار و لقمان مرادی بود پا درمیانی کرده جوانی که کفر کرده اظهار ندامت و توبه کرده صلح و امنیت در سایه امام جمعه حکومتی شکل گرفت تا به جامعه ثابت کند در سایه حکومت و عوامل آن شما در آسایش خواهید بود.

دام حکومت برای احزاب و گفتمان‌های مختلف کوردستان

حزب‌های که سابقه چندین سال مبارزه با حکومت را دارند خواسته یا ناخواسته به دام این حکومت فریبکار افتاده‌اند و دقیقا در راستای اهداف جمهوری اسلامی قدم نهاده‌اند بدون اینکه عواقب آن را درک کنند،میان رویکردهای مختلف به این واقعه، مواضع یک حزب و افرادی شناخته شده غریب و نا مانوس بود.

پس از این حادثه (تلویزیون پرتو ) طی چند میزگرد تلویزیونی و هم چنین مصاحبه چند نفر از اعضای حزب کمونیست ایران و صدور چند بیانیه مواضع خود را به نسبت این اتفاقات مطرح نمودند.

با مطرح کردن اتهاماتی و همسان‌سازی این اتفاق با رخدادهای اوایل انقلاب ۵۷ سعی در یک کاسه کردن تمامی جریان های اسلامی داشتند، سخنگویان در این میزگردها نسبت جامعەی کوردستان از درون روزهای تیره اوایل انقلاب و از درون روایت‌های آن روزها درصدد استخراج رویه‌ای انقلابی و رادیکال بر علیه ارتجاع اسلامی (؟!) جهت ارائه به جوانان هستند و درصدد ترغیب و تحریک و دامنەدارتر کردن این اتفاق هستند که نمونه آن اتهاماتی به احمد مفتی‌زاده است.

تمام کسانی که در اسلام کنکاش کرده‌اند یا در جامعەای همچون کوردستان زندگی کردەاند بر این امر واقف هستند که معتدل‌ترین جریان اسلامی کوردستان تفسیر مفتی‌زاده از اسلام بوده است، مؤید این ادعا فتوای در جزوه‌ی «کفر و ایمان» و تاکید بر عدم وجود کافر است که تلاش این دوستان در ارائە تصویری تکفیری از مفتی‌زاده منطقاً صحت ندارد و اشاراتی به مقابله این گفتمان با جریان سلفی ملا علوی در سال‌های گذشته که گویا به این عالم دینی به خاطر اختلاف عقاید هم حمله کردند، من را بر آن وا داشت تا مصاحبه‌ای با یکی از افراد مطرح این جریان داشته باشم.

توجه شما را به این مصاحبه جلب می‌نمایم:

سوال :

لطفا در مورد چگونگی و اهداف اعتراض و حمله به روستای “یکشوه” چی بود؟

جواب:

این که الان جریان تکفیری دارد آشکارا به مردم حمله می‌کند قرار بود در آن سال این کار را شروع کنند، اما نه این چنین حمله‌های که الان در منطقه کوردستان شروع کرده بلکه قرار به ترور و حذف افراد موثر از دینی و سکولار، ناسیونالیسم در جامعه کوردستان بود!

در اویل جناب ملا محمد علوی در ۱۸ مورد به کاک احمد مفتی زاده حمله کردن و تمام این سخنرانی‌ها توسط سپاه پاسداران ضبط و تکثیر و رایگان در بین مردم توزیع میشد، افراد شورای مکتب از طریق یکی از اقوام نزدیک ایشان دعوت به عمل آورد برای رفع شبهه و ابهامات تا این ایرادات ایشان را رفع کنند، این ملاقات انجام شد در این جلسه اعتراف به اینکه من درست متوجه این مسائل نشدم نمود و به قول خودشون گفتن من باید این اتهامات را که وارد کردم رفع و جبران نمایم، اما در چند جلسه بعدی بر خلاف وعد ایشان باز حمله‌های تندتر و اتهامات بی‌شرمانه‌تری مطرح کرد و با پشتبانی کامل سپاه به کار خود ادامه داد و خبرهای به ما رسید که سپاه پاسداران در فکر به آشوب کشیدن کوردستان را از طریق جریان نوپای ملامحمد علوی را دارد، در ترور و قتل فعالین ملی مذهبی کورد و الخصوص افراد مکتب قرآن استارت آن هم از شهر بوکان و سقز خواهد بود. در نتیجه شورای مکتب اقدام به اعتراضی مدنی بدور از خشونت بر علیه این نقشه مشترک سپاه کرد.

در قالب هر خودرو ۵ نفر در دست‌های ۵ خودروی در چند ستون به فاصله کم که حکومت نتواند جلوگیری کند روز جمعه وارد روستای” یکشه‌وه “شدیم ملا علوی در حال سخنرانی بود ما داخل خودروها نشسته بودیم بنده به گوش خود شنیدم از مردم روستا خداحافظی کرد و گفت این آخرین روز من در این روستا خواهد بود من دیگه به شغل ملا بودم ادامه نخواهم داد کارهای دیگری انجام میدم و اگر قرار به ملای باشه همین روستا خواهم اومد.

بعد حدود ۷۰ نفر از جوانان پیشگام از ما وارد مسجد شدن در ورودی مسجد هر کدام با خودشون نایلون برای کفش‌های خود برده بودن کسی با کفش وارد مسجد نشد که بعد ادعا کردن با کفش وارد مسجد شدن.

چند نفر اختصاص برای فیلمبرداری مشخص شده بودن تا اگر بعدا حرفی خلاف واقع بود سندی داشته باشیم. همه افراد وارد مسجد و محدوده مسجد شدیم.

ما با کمال خونسردی و آرامی وارد مسجد شدیم به حدی یک نفر از افراد روستا گفت ملا گفته دیگه ملای نخواهم کرد چجوری به ما دروغ گفته ولی حالا شما اومدی دنبال ایشان بعد یکی از دوستان ما به اسم محمد عباسی رو به مردم گفت این جناب علوی به ما تهمت‌های زده حال ما اومدیم در حضور شما و دوربین حرفمان با این آقا بزنیم ملا علوی چند دقیقه حرف زد.

بعد نوبت ما شد به محض قرار گرفتن پشت میکروفون به چند نفر از افراد

اشاره کردن برق کل مسجد قطع کردن

و بر علیه ما دست به شعارهای زدن که خودشون بهش اعتقاد نداشتن

ما هم سوار خودروهای شده و به سمت شهر حرکت کردیم

سپاه پاسداران راه را بر ما بست بعد از چند ساعت اجازه رفتن افراد را دادند

این کل جریان به اصطلاح حمله ما بود

این حرکت نقشه سپاه پاسداران را در نطفه خفه کرد

ملا محمد علوی که داشت خداحافظی می‌کرد

وقتی نقشه اش بر ملا شد

تا چند ماه بعد از اون جریان باز همانجا بود.

و نکته دیگه هم اینکه سی دی‌های که پخش می کردند ما فهمیدیم محل ضبط و فیلمبرداری آن مسجد روستا نبوده بلکه جای دیگه این کار انجام می دادند با آرام شبکه “سلام.”

لطفا احزاب و گروه‌ها در دام این حکومت شیاد نیفتند، همانا مثل موضعگیری‌های حزب دمکرات کوردستان ایران عمل کنند که تا به حال خود را در هیچ یک از کشمکش‌های تفرقه افکتی نه انداخته ما به آینده روشن به دور از خشونت و تنفر نیاز داریم، بیایم صفحه‌ای جدیدی برای آینده خود بنویسم.

از ناسیونالیستی و دینی و سوسیالیستی، از هر آیین و تفکری دیگر گذشته را رها کرده آینده را رقم بزنیم، کوردستان برای کوردهاست از هر تفکر و اندیشه‌ای که دارند، خواسته و ناخواسته دنباله رو نقش‌های شوم جمهوری ولایت فقیه که اساسی‌ترین آنها تفرقه و درگیری داخلی ملت کورد هست نیفتیم

کوردستان برای کوردستانیان با هر افکار و ایدئولوژی

به امید کوردستانی آزاد و حاکمیت دمکراسی