تحلیل جامعهشناختی و راهبردی جنبش «زن، زندگی، آزادی»: ضرورت پلتفرم آلترناتیو، ایران چندملیتی و بازتعریف کنش سیاسی
مهیم سرخوش
جنبش «زن، زندگی، آزادی» که در پی جانباختن ژینا امینی دختر بیگناہ کورد در شهریور ۱۴۰۱ بہ فراخوان احزاب کوردی در اعتراض بہ قتل حکومتی ژینا آغاز شد، نقطهی عطفی در تحولات اجتماعی و سیاسی جغرافیای ایران به شمار میرود. برخلاف خیزشهای پیشین که غالباً در واکنش به مسائل اقتصادی یا سیاسی شکل میگرفتند، این جنبش بر بستر کرامت انسانی، ستم جنسیتی، و آزادیهای بنیادین سربرآورد. گسترهی این جنبش از نظر جغرافیایی، طبقاتی و ملی، و نیز تنوع در اشکال کنشگری، نشاندهندهی انباشت نارضایتیها و آگاهی سیاسی تازهای است که جامعه ایران را در مینوردد.
یکی از ویژگیهای بنیادین این جنبش، ساختار رهبری غیرمتمرکز آن بود که با وجود مزایای امنیتی و انعطافپذیری در شرایط سرکوب، در مرحلهی بعدی با چالشهایی چون پراکندگی پیام، نبود راهبرد سیاسی روشن و ضعف در نهادسازی مواجه شد. فقدان یک پلتفرم آلترناتیو مشخص که بتواند هم افق سیاسیِ پس از جمهوری اسلامی را ترسیم کند و هم مورد وفاق نیروهای گوناگون قرار گیرد، موجب شد که بخشی از نیروهای اجتماعی، بهویژه در قشرھای موسوم بہ خاکستری, مناطق مرکزی و ھمچنین برخی از مناطق پیرامون، نسبت به تداوم یا هدف نهایی این جنبش دچار تردید شوند و بشکل جدی بہ آن نپیوندند. این ضعف در ارائهی چشمانداز آینده، زمینهی سوءاستفادهی قدرتهای خارجی، نیروهای فرصتطلب شاھی و در راس آن رضا پھلوی یا جریانهای واپسگرا را نیز فراهم کرد و از قابلیت همافزایی جنبش کاست.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» بیش از هر چیز، حامل پیام تقاطعمندی مطالبات بود: از ستم جنسیتی تا تبعیض ملی ملل غیر فارس، از فشار اقتصادی تا انکار حقوق مدنی و شھروندی. یکی از مهمترین جنبههای آن، حضور پررنگ ملتهای کورد، بلوچ و گیلک بود؛ دو ملت بلوچ و کورد که در طی دههها مورد سرکوب ساختاری، حاشیهنشینی سیاسی، فرهنگی، مذھبی و خشونت دولتی قرار گرفتهاند. مشارکت این ملل نهفقط از سر همبستگی با ژینا امینی، بلکه به دلیل پیوند عمیق با مبارزات تاریخی و حقخواهانهی خودشان بود. این امر به روشنی نشان داد که بدون حل مسئلهی ایران چندملیتی و به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت ملتهای غیرفارس، هیچ جنبشی نمیتواند به دگرگونی ساختاری و پایدار منجر شود.
تجربه تاریخی و موج نوین آگاهی ملی در میان ملتهای غیرمرکزنشین، بهویژه کوردها، بلوچها، عربها، ترکها و ترکمنها، نشان داده که بازتولید یک حکومت مرکزگرای دیگر، ولو با چهرهای لیبرال یا دموکراتیک، محکوم به شکست خواهد بود. ملتهایی که تجربهی استعماری و سلب هویت را از سر گذراندهاند، دیگر حاضر به پذیرش یک نظم سیاسی تکملتگرایانه و مرکزگرا چه به سبک پهلوی و چه جمهوری اسلامی، نیستند. بنابراین، جنبشی که خواهان آزادی و عدالت واقعی در ایران است، ناگزیر باید به اصل چندملیتی بودن ایران اذعان کند و آن را در قالب یک پلتفرم سیاسی منسجم بگنجاند؛ پلتفرمی که حق تعیین سرنوشت را برای هر ملت به رسمیت بشناسد، حتی اگر این حق شامل استقلالطلبی باشد.
از این منظر، جنبش زن، زندگی، آزادی گرچه خیزشی پرشور و بیسابقه ئی بود، اما تکرار و ادامه آن تنها در صورتی میتواند به نتیجهای مطلوب و فراگیر برسد که در قالب یک پروژهی سیاسی آلترناتیو بازتعریف شود؛ پروژهای که نه فقط تغییر رژیم، بلکه تغییر بنیادهای ایدئولوژیک، حقوقی و جغرافیای قدرت در ایران را هدف قرار دهد. این پروژه باید شفاف، قابل دفاع و قابل ترجمه برای افکار عمومی داخلی و جهانی باشد. مردم باید بدانند که برای چه به خیابان میآیند، و جهانیان باید بدانند که از چه چیزی حمایت میکنند. عدم وضوح در اینباره، نهتنها موجب فرسایش جنبش خواهد شد، بلکه فضای سیاسی را برای سناریوهای بحرانساز، جنگی یا بازتولید دیکتاتوری فراهم خواهد کرد.
نقش جامعهی دیاسپورای ایرانی خصوصا الیت ملل غیر فارس و احزاب سیاسی آنھا نیز در این میان بسیار مهم است. اما این نقشآفرینی زمانی ثمربخش خواهد بود که از موضعی برابر، دموکراتیک، غیرنخبهگرایانه و در همآهنگی با کنشگران داخل کشور صورت گیرد. دیاسپورا باید یاریگر پروژهای باشد که از بطن رنج، مقاومت و خواست ملتهای درون جغرافیای ایران سر برآورده است، نه آنکه از بیرون برای آن نسخهای یکدست و نادیدهگیرنده بپیچد.
در نهایت، جنبش زن، زندگی، آزادی نه یک نقطه پایان، بلکه آغازی است برای بازتعریف کنش سیاسی در ایران؛ کنشی که دیگر نمیتواند بر پایهی روایتهای تکصدایی، انکار هویت، و نفی تنوع شکل گیرد. آیندهای آزاد، برابر و انسانی، تنها بر شالودهی احترام به کرامت، تنوع و ارادهی آزاد ملتها امکانپذیر است.
مُھیم بلوچ (سرخوش)
۴ ژوئن ۲۰۲۵
- هاوپەیمانییەکی بۆ دابەشکردنی ئێران دروست بکەن - 06/19/2025
- آیا کورد و بلوچ برای پس از سقوط ایران برنامه دارند؟ - 06/13/2025
- ئایا کورد و بەلووچ بۆ دوای ڕووخانی ئێران ئامادەن؟ - 06/13/2025