بدن کوردها و مسئله انتخابات

[author title=”هێرش قادری” image=”http://www.kurdia.net/wp-content/uploads/2017/12/herish-qadiri.jpg”] ذکریا (هێرش) قادری، استاد کرد دانشگاه علوم تحقیقات کرمانشاه و مدرس پیشین دروس تاریخ و فلسفه غرب میباشد. [/author]
در منطق بدنها هیچ متافیزیکی معیار داوری نیست و در دود شدن داوری متافیزیکی هیچ معلم و سلسله مراتب و امر و نهی نیست. هر بدن و لذت و رنج آن،معیار داوری است و هیچ کس صاحب حق در امر و نهی وی نیست. بدن برتر از مفاهیم است چون هر مفهومی در نهایت قفس بدنهایی در خدمت سایر بدنها است. بنابراین، اگر مشارکت سودی برای هر بدنی دارد، مانند استخدام و حقوق و حتی احساس لذت از رای دادن، انتخاب با خودش است و حق رای دادن دارد. لازم به تکرار نیست کورد هیچ حق سیاسی ندارد و در چهارچوب عقل سیاسی ایرانی صاحب هیچ حقوقی نیز نخواهد شد اما احزاب نیز سوژه سیاسی نیستند و با پذیرش چهارچوب سلطه عقل سیاسی ایرانی امر سیاسی را به امر اجتماعی تقلیل داده اند لاجرم مسئله انتخابات نیز باید اجتماعی نگریسته شود به این معنی اجتماع که چیزی جز جمع افراد نیست، معیار داوری در باره مشارکت یا عدم مشارکت است و سود و زیان انتخابات برای جامعه، معیار مشارکت است نه مفاهیم توخالی چون سلب مشروعیت برای روخاندن کومار اسلامی. روخاندن که مهم نیست خودش دیر یا زود می روخد برای بعد از آن چه برنامه ایی دارید کمک به جمهوری پارسی؟ یا برده کردن بدنهای کورد چون اشرافیت باشوری؟ احزاب جزئی چگونه داوری کلی می کنند؟ معیار رفتار ناسیاسی احزاب، عصبیت و اشرافیت حزبی است نه کورد چون کل، پس بدنهای کورد نیز حق دارند در پی منافع شخصی و یا عصبیتهای خویشاوندی و قهرمانی خویش باشند. هرزمان به کورد چون کل انتزاع یافتید، حق قضاوت کلی دارید. شما درکی از کورد چون کل ندارید خود وفادار به آن نیستید پس چگونه با معیار کردیت مردم را امر و نهی می کنید؟ کورد چون کل نه ایرانی است نه دوستدار فرهنگ ایرانی نه با تعمیر کردن خانه دیگری شما بخوانید دموکرات کردن دولت دیگری، باعث تقویت ستونهایی میشود که بر ویرانه خانه کورد بنا شده است. من نمی دانم جنگ شما و اصلاح طلبان چیست؟ جز جنگ منابع و رقابت سیاسی برای جذب پیرو وگرنه هردو یک عقلانیت دارید و تنها سلاح شما با هم تفاوت دارد. هردو ایرانی، هردو مدنی هردو هیچ درکی از کورد چون کل ندارید و غرق منافع و عصبیتهای جزئی هستید پس نه اصلاح طلبان حق امر بر مشارکت دارند نه احزاب حق نهی آن. حداقل اصلاح طلبان نه بدن کورد را از لذات آن محروم می کنند و نه به کشتن می دهند بدن کوردها را بخاطر توهمات تهی نکنید.
در منافع جزئی ـ که هرگونه ایرانی بودن نفی کلیت کورد است ، هر جز خود بهتر منافع خویش را تشخیص می دهد در نبود کورد چون کل، هر بدن تصمیم گیرنده و صاحب بدن خویش است که رای دهد یا نه. اگر حداقل سودی دارد ظلم در بدن خویش است اگر رای ندهد و اگر سودی برای وی ندارد در قفس کردن بدن خویش است اگر رای دهد. به این معنی نه به خاطر مفاهیم و تبلیغات جمهوری ایرانی مشارکت کنید و نه به خاطر تبلیغات حزبی تحریم کنید، معیار تنها بدن و منافع آن است و صاحب دست رای دهنده خویش هستید. فعلا در نبود کورد چون کل که فراتر از عصبیتها و اشرافیت حزبی است، هر هزینه بدنی کوردها نه خدمت به بدن کامل کورد خدمت به بدنهای دیگر اشرافی است. در نبود کورد سیاسی فعلا تنها هنر ما کاستن از رنج و بهبود کورد اجتماعی است. مبارزه برای زندگی بهتر است، بهتر سیاسی و اجتماعی، که احزاب با تقلیل کورد از امر سیاسی به اجتماعی یعنی تقلیل کورد از دولت و ملت به گروهی حقوقی و اخلاقی، کلا صلاحیت داوری و امر و نهی سیاسی را از دست دادەاند، می ماند بهتر اجتماعی کە کوردها در رژیم کهنە پرست، زندگی اجتماعی بهتری دارند تا در آینده احزاب روژهه لات که گذشته احزاب باشور است. سال گذشته در تخیل کورد بودیم نفهمیدم که تنها تخیل و گردو خاک سم عصبیتهای حزبی است که ارزش جان یک پیشمرگ و آوارگی یک کورد را هم ندارد

+ posts