مصطفی معروفی
روزنامهنگار سرشناس ایرانی امیر طاهری اخیرا” در مصاحبهای با شبكهی رسانهای”بیان” نكاتی در مورد زبان كردی ایراد نمودهاند كهبا پدیدهی زبان و زبانشناسی و خصوصیات زبان كردی بههیچ وجهسنخیت ندارد. با اینکه اظهارات ایشان بیشتر مربوط بهالفبای كردی و فارسی می باشد تا ویژگیهای این دو زبان، ایشان وانمود میکنند که زبان کردی بدلیل قرارگرفتن در خانوادهی زبانهای ایرانی، چیزی جز زیرمجموعهی زبان فارسی نیست. نكاتی كهایشان ایراد نمودهاند حاوی چند اشتباهاساسی است كه صرفنظر از مغلطهی سیاسی و تاریخیای که از اظهارات ایشان برمیآید، در اینجا سعی میکنم صرفا به لحاظ زبانشناسی بهچند مورد از آنها بپردازم.
آقای طاهری برای ارائهی دیدگاهش به تشابه نحوهی نگارش زبان کردی با زبان فارسی اشاره میکند و ویژگی نحوهی نگارش زبان کردیرا یک امر زیادی و تصنعی در مقابل به قول ایشان “رسمالخط فارسی” میپندارد. ابتدا باید گفتکه الفبای فارسی برگرفتهاز «رسم الخط»ی می باشد كهبر سر منشاء تاریخی آن دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که ملتهای بسیاری برای نگارش زبان خود بکار میبردند. فارسها هم یكی از این ملل هستند و أساسا” «رسم الخط»ی به نام «رسم الخط» فارسی نداریم. اما در مورد زبان كردی كهآقای طاهری تفاوت الفبای كردی با فارسی را بهباد استهزاء گرفتهاند، اولا” باید گفت که الفبای فارسی بههیچ وجهبا فونتیك زبان كردی همخوانی ندارد؛ زیرا فونیم(آوا)های زبان فارسی همراهبا آواهایی كهبا كلمات بیشمار عربی كهوارد زبان فارسی شدهاند، مجموعا ٣٢ آوا را تشكیل میدهند و حروف گذاری شدهاست. درحالیکه زبان كردی بهتنهایی دارای ٣٦ آوا می باشد كه برخی از آنها نهدر زبان عربی وجود دارد و نهدر زبان فارسی. ثانیا”، چگونهاست كهاز زمان فردوسی تا بحال نویسندگان فارس حروفی مانند (گ، پ، چ ، ژ) را بهابتكار خود برای نوشتن بهزبان فارسی بهالفبای عربی افزودهاند، اما همین كار برای كردها – بهزعم آقای طاهری – «آرتیست بازی»! و «لوس بازی»! میباشد؟
در قسمت دیگری از صحبتهایشان، آقای طاهری می فرمایند:«كردی را اگر با رسمالخط فارسی بنویسیم، برای من كهزبان مادریم فارسیاست […] كاملا” می فهمم چه میگویند». برخلاف این ادعا، این مسئلهاتفاقا” از عدم شناخت ایشان از زبان كردی سرچشمهمی گیرد. در زبان كردی علاوهبر آواهایی مثل (ل،ر،و،ی،ف) آواهای دیگری هم وجود دارند كه این زبان را كاملا از زبان فارسی متمایز می سازد. بعنوان مثال آواهای ( ڵ، ڕ، ۆ، وو، ێ، ڤ) در نگارش زبان کردی طوری عمل میکنند کهاگر جای هر كدام از اینان را با شكل مشابهشان تغیر دهیم معنی كلمههم تغییر می كند و معنی دیگری می بخشد. این پدیده تقریبامنحصر بهزبان كردی میباشد. جهت اطلاع آقای طاهری بسیاری از ملل جهان در اروپا، آمریكا، استرالیا، برخی از كشورهای آسیا و آفریقا همین كار را كردهاند؛ بدین معنی که از «رسم الخط» لاتینی استفادهمی كنند، ولی برای وفق دادن آن با آواهای زبان خود، تغییراتی در آن انجام دادهاند. مثلا الفبای فرانسوی، انگلیسی، اسپانیایی، نوروژی، حتی توركیه و…الخ كههر كدام با دیگران فرق دارد، منشاء همهاشان لاتینی می باشد. این پدیدهرا در میان زبانهای سلاو و رسمالخط سیریلیک هم میتوان مشاهده کرد.
آقای طاهری ویژگیهای الفبای كردی را میل عمدی کردها برای فرق گذاشتن بین خود و دیگران و «دشمنی با زبان فارسی» می پندارد. جهت اطلاع ایشان بایستی گفت اولین گامهایی كهدر جهت نگارش بهزبان كوردی و با الفبای كردی برداشتهشد، از سوی روشنفكران كرد تركیه وآنهم در قاهرهپایتخت مصر بود. علت هم همین حس زیادهخواهی و انكار هویت دیگران از طرف حکام کشورهای کردنشین بود كه باعث شد این تلاش سترگ در غربت و دور از سرزمین كردستان صورت بگیرد. لذا این مسئلهصرفا ربطی به جداسازی زبان کردی از زبان فارسی ندارد. تازهاگر هم داشتهباشد كجای كار اشكال دارد؟ مگر فردوسی در مقابل زبان عربی چنین نكرد؟ تازهزبان عربی پشتوانهیدینی هم داشت. حكم آقای طاهری شباهت عجیبی با طرز تفکر روحانیان مسیحی در قرن شانزدهم میلادی دارد كهمیگفتند چطور میشود كسانی انجیل، كتاب مقدس را بهزبانی غیر از لاتین ترجمهكنند؟! آنان مارتین لوتر، كشیش اصلاحطلب را بر سر همین مسئلهتكفیر نمودند، زیرا وی انجیل را بهزبان مادریش یعنی آلمانی ترجمهكردهبود.
و اما در ارتباط با ادعای آقای طاهری مبنی بر اینکه به قول ایشان همهی این زبانها ایرانی هستند. در اینجا یك اصل منطقی و انكارناپذیر وجود دارد و آن اینكهنههمهی ایرانیان فارسزبان هستند، و نههمهی فارسزبانها ایرانی هستند. همانطور که نههمهی كردها ایرانی هستند و نههمهی ایرانیان کرد هستند. پس این همهاصرار بر اینکه گویا زبان كردی بخشی از زبان فارسی یا زبان ایرانی است، اگر از سر بیاطلاعی و جهتگیری ایدئولوژیك نیست، بر سر چیست؟
از دیدگاهزبانشناسی واقعیت این است كه مجموعهیزبانهای ایرانی طی قرنها از مجموعهی زبانهای هندی جدا شدهاست؛ زبانهای هند و ایرانی هم طی سدهها سال از زبانهای هند و اروپایی جدا گشتهاند. زبانشناسان كهاز «زبانهای ایرانی» سخن گفتهاند صرفا از روی طبقهبندی زبانها و بمنظور تفکیک آنهااز خانوادهی زبانهای هندی است. وگرنه زبانهایی كهدر كشور تاجیكستان یا افغانستان یا كردستان عراق، تركیه و سوریه استعمال میشوند و از خانوادهی زبانهای ایرانی محسوب میشوند، چهربطی به كشور ایران دارند؟ ضمنا”، كشوری بهاسم «ایران» تازگی دارد. ایران قبلا” دارای اسامی دیگرهبودهاست. گذشتهاز اینها، سخن از «زبانهای ایرانی» است، نه«زبان ایرانی» كهآنهم فارسی باشد.
بنابراین پر واضح است كهزبان كردی و فارسی در ردیف همدیگرند نه زیرمجموعهی یكدیگر. چنین نیست كهكردی بخشی از فارسی یا فارسی بخشی از كردی باشد. آقای طاهری و امثال وی كهاشتراكات و تشابهات میان زبان كردی و فارسی را حمل بر این گذاشتهند كهزبان كردی بخشی از زبان فارسی است، سخت درگیر توهمند. اگر احتمالا” در موردی آقای طاهری محتوای کردی حرف زدن یک کرد زبان برایش آشنا و به قول ایشان “قابل دسترس” به نظر آمده، یقینا” به خاطر این بوده که شخص متکلم در اثر سیاست صد سالهی آسیملاسیون و ممنوعیت تدریس و کاربرد رسمی زبان کردی، ناچار به بکارگیری کلمات و یا عبارات فارسی -عربی بودهاست. در صورتیکه هیچ فارسزبانی بدون یادگیری زبان کردی قادر به فهم زبان حقیقی کردها مخصوصا” زبان رسانههای کردیزبان نیست. بالعکس، جایی که زبان فارسی برای بسیاری از کلمات و اصطلاحات از زبان عربی کمک میگیرد، دهها واژه و تعبیر مترادف در زبان کردی وجود دارد که برگرفته از هیچ زبان دیگری نیستند.
با اینحال اگر وجود اشتراک و تشابه میان دو زبان برای آقای طاهری بمثابهی یکی بودن آن زبانها باشد، پس ایشان در مورد اشتراكات و تشابه زبانهای سوئدی و نوروژی، انگلیسی و آلمانی یا هلندی، فرانسوی و ایطالیایی، اسپانیولی و پرتغالی، زبانهای سلاو، ریشهلاتینی و یونانی در اكثر زبانهای اروپایی و … الخ كه گاهی بمراتب از اشتراكات و تشابه میان زبان كردی و فارسی هم بیشتر است و گاهی كمتر، چهمی گویند؟ اگر از منطق آقای طاهری پیروی شود، لابد همهی ملتهای اروپا و آمریكا آستین همت بالا زدهاند كههمدیگر را انكار كنند و یكدیگر را متهم به«لوس بازی» و «آرتیست بازی» كنند!
در پایان، جایی که آقای طاهری نوشتن بهالفبای كردی را به«اقدام آتاترك» در تركیه تشبیه میکند، در ارتباط با این قیاس معالفارق چیزی لازم بهگفتن نیست جز اینكه آنچه به اقدام آتاترکی میماند دقیقا” صحبتهای خود آقای طاهری است، زیرا همچون آتاترک که کردها را «تركهای كوهستان»می نامید، اظهارات ایشان نیز هیچ اساس علمی و تاریخی ندارد و صرفا ناشی از یک نگرش انکارگرانه و استیلاطلبانه است.
لینك آن بخش از سخنان آقای امیر طاهری در مورد زبان كورد، بر گرفته از صفحه فیسبوك آقای منصور صوفی:
www.facebook.com/mansour.soufi.1/videos/2444647065619241/