شوان پرور کردن خالقی

د. پژواک کوکبیان

استعمار همواره ابتدا با آسیمیلاسیون، هضم و بلعیدن فکری، فرهنگی و زبانی یک ملت را اشغال می‌کند سپس بعد از آن است که اشغال سرزمینی و خاکی صورت می‌گیرد، زیرا که بدون ایجاد انفعال و عدم حرکت، نمی‌توان یک سرزمین را در اشغال نگه داشت.
پروژه استمرار استعمار کوردستان فقط از طریق استعمار زبانی، مؤسساتی و اقتصادی ممکن است.
کوردستان تحت چپاول ایران، بطور گسترده از طریق استعمار زبانی و ذهنی نابود شده است.
توجه به پروژه های قبلی دولت های استعمارگر کوردستان خصوصاً در دو مورد می توان نقشه آنها و نیت واقعی, سیستم استعمار ایرانی و ترکی را دریافت نمود.

شوان پرور

در مورد اول آقای شوان پرور خواننده افسانەای کوردها پس از ٤٠ سال مجددا به ترکیه بازگشت. دولت ترکیه توانست صدا و فریاد پر صلابت کردهای ترکیه را طی یک پروژه بسیار نرم و موذیانه از قدرت محروم کند و صدای حقیقی آزادی و استقلال کردهای خارج از جغرافیای ترکیه را خاموش , کم اعتبار وخنثی نماید.
پس از آن مشاهده کردیم که کارهای آقای شوان پرور در مورد عفرین هم نتوانست اقبال پیشین ملت کرد را به‌خود بگیرد ونه تاثیری را که پیشتر مردمان چهار بخش کردستان از صدای ایشان می گرفتند، بیافریند. عملا صدای ایشان از یک ندای حق‌طلب تبديل به صدای آوازخوان شده است.

حسن لور

در مورد دیگر دولت ایران برای خاموش کردن و خنثی سازی مبارزات لرستان و کردستان جنوبی، احتمالاً با وعده و وعید توانست خواننده افسانه‌ای لکستان و کوردستان حسن لر را به ایران برگردانند. ایشان صدای دلیر کوردستان رۆژهەلات در اروپا بودند.
نکته اینجاست که در این فرآیند تمامی آثار و کارهای حماسی، مبارزاتی ایشان تقریبا از تمامی اینترنت، رسانه و میدیای دیجیتال ناپدید شده است ایشان به صورت فردی ژنوساید فرهنگی شده است.
در حقیقت ایشان در قبال اجرای چند کنسرت بی مخاطب در تهران، و اکثرا فارسی، چهل سال شور، انرژی، حق‌طلبی، مقاومت و مبارزه کرماشان و لرستان را در خودش و ملت زاگروس نابود کردند. استعمارگر حتی نام و اسم شهرتی ایشان را کاملا پاک کرده است، ایشان به مدت چند دهه ملقب به حسن لور (لر) بودند ولی اکنون در ایران در تمام مراسم تحت نام حسن حمزەای برایش برنامه و کنسرت برپا می‌کنند و بعید می‌دانیم که ایشان اجازه اجرای کنسرت را حتی در زادگاه خود، لرستان و یا کرماشان داشته باشد.
چگونه است که تمامی تصاویر، ویدئو کلیپ‌های ایشان بجز چند مورد، در تمام اینترنت قابل دسترس نیست انگار حسن لر این ۴۰ سال وجود نداشته‌اند (ژنوساید اینترنتی). میزان هزینه حق و حقوقی که از ایشان توسط استعمارگر اخذ شده به آن میزان فراوان است که که یک عضو پ‌ک‌ک می‌تواند زنده به ایران بازگردد. به هرحال ایشان کاملاً از بعد سمبلیک مبارزات و صدای حق‌طلب کوردستان سقوط و هبوط اساسی نمودند.

چنین سرمایه هایی آنهم برای ملتی بدون دولت و امکانات موسساتی قرنی یک‌بار ظهور پیدا خواهند کرد، شوان پروری که با کریس دبرگ، و صدها هنرمند بزرگ جهان نوای آزادی سر داده، نباید این چنین ارزان سوخت میشد.

بازگشت استاد خالقی

بازگشت آقای مظهر خالقی به ایران نیز بسیار هماهنگ و منطبق با دیگر پروژه‌های آسیمیلاسیون دولت ایرانی خود را به ما نشان می‌دهد.
ایشان بدانند که این بازگشت، منجر به خودکشی هنری و سیاسی و ضربه به حس استقلال طلبی و آزادی خواهی کوردستان مستعمره ایران خواهد شد.
ایران به ایشان مطلقا اجازه اجرای کنسرت در شهرهای کوردستان و زاگروس را نخواهد داد، زیرا دولت نمی‌خواهد کسی را که سال‌ها دور نگه داشته است را تبديل به ناراضی خفته سیاسی با طرفداران پرشمار در داخل و زیر دماغش بنماید، اگر شانس بیاورند درگیر بیماری، اتفاق و تصادف نشوند.
اجرای کنسرت استاد خالقی در تهران در حقیقت منجر به مرگ هنری (هرچند شوان اجرایی در آمد، دیاربکر داشت) خواهد شد و هنرمندی که در کوردستان جنوبی و سلیمانیه از بعد نام و نشان و آوازه پادشاهی می‌نماید، چنین خودکشی همه‌جانبەای انجام نمی‌دهد.
ممکن است که مشکلات معیشتی اروپا، آقایان شوان پرور و حسن لر را مجبور به بازگشت کرده باشد، اما احتمالا چنین مشکلی برای استاد خالقی مطرح نیست.

هیمنه، ئازادیخوازی و سەربەرزی هنر کوردستان را نباید فدای پروژه استعمارگران نمود.

پ.ک